بوی محرم می‌آید ...

پروانه ام دوباره مرا آتشم زنید / هر لحظه هر نفس همه جا آتشم زنید

پای فرات ، علقمه فرقی نمی کند / دست شما ست تا که کجا آتشم زنید

اصلا برای گرمی شبهای ماتمت / من را خریده اید که تا آتشم زنید

هر شب به حاجتی سر این روضه می رسم / شاید میان بزم عزا آتشم زنید

من را گره زنید به این بیرق بلند / روزی میان کرب و بلا آتشم زنید

عمری میان روضه ی تان گریه می کنم / با این امید تا که شما آتشم زنید

این چشم ها حواله ی غم های زینب است / اشکی دهید و در همه جا آتشم زنید