بوی محرم میآید ...
بوی محرم میآید ...
پروانه ام دوباره مرا آتشم زنید / هر لحظه هر نفس همه جا آتشم زنید
پای فرات ، علقمه فرقی نمی کند / دست شما ست تا که کجا آتشم زنید
اصلا برای گرمی شبهای ماتمت / من را خریده اید که تا آتشم زنید
هر شب به حاجتی سر این روضه می رسم / شاید میان بزم عزا آتشم زنید
من را گره زنید به این بیرق بلند / روزی میان کرب و بلا آتشم زنید
عمری میان روضه ی تان گریه می کنم / با این امید تا که شما آتشم زنید
این چشم ها حواله ی غم های زینب است / اشکی دهید و در همه جا آتشم زنید
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۱ ساعت 15:25 توسط
|